فارسی سوم دبستان
بسمه تعالی
با سلام راهنمای فارسي( بخوانيم) سوم دبستان جهت آشنایی همکاران محترم می باشد لطفاًاز نوشتن جواب سئوالات در کتاب جداًخودداری شود.
فارسي سوم دبستان – بخوانيم
|
درس اول ای نام تو بهترین سرآغاز |
|
گوش كن و بگو : |
|
|
|
فصل اول – نهادها |
|
1 – چرا مادر گفت : اگر همه لبخند بزنيم دنيا گلستان مي شود؟ زيرا لبخند صورت ها را زيباتر مي كند و اخم و عصبانيت زيبايي را از صورت مي گيرد |
|
2 – خانه ي ما پر از لبخند است يعني : يعني در تمام نقاشيهايي كه به ديوار آويزان شده است، چهره هاي خندان و شاد خانواده ديده مي شود |
|
درست ، نادرست |
|
1 – ما بعد از ناهار نقاشي كشيديم . نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
ما خدا را شكر مي كنيم. در چاي شكر مي ريزيم. |
|
حالا اين كلمه ها را به چند شكل مي تواني بخواني ؟ |
|
كرم -> كِرم ، كَرَم – كِرْم |
|
نكته : |
|
در درس خوانديم :خانواده ي ما همراه مادربزرگ و پدربزرگ به گردش رفته بودند. حالا بگو : |
|
بگرد و پيدا كن: |
|
1 – كلمه هايي كه شكل نوشتن آن ها مانند (حتماً ) است. واقعاً – اصلاً |
|
2 – جمله اي كه لبخند نقاشي را نشان مي دهد. رضا گفت : فهميدم ، همه ، توي نقاشي ها لبخند مي زنيم. |
|
|
|
درس سوم |
|
نماينده ي كلاس |
|
1 – چرا امين اسم حسن را در فهرست بدها نوشت ؟ زيرا روز پيش حسن به او گفته بود كه هر كس بايد با ليوان خودش آب بخورد و ليوان آبش را به او نداده بود |
|
2 – نظر مشترك بچه ها درباره صفات يك نماينده خوب چه بود؟ مرتب ، تميز، با حوصله و درس خوان |
|
3 – امين به بچه هاي كلاس چه قولي داد؟ قول داد كه از فردا نماينده ي خوبي براي كلاس باشد |
|
درست ، نادرست : |
|
1 – امين اسم سعيد را در فهرست بدها نوشت چون روز قبل ليوانس را به او نداده بود. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
تشنه -> تشنگي گرسنه -> گرسنگي |
|
نكته : جمله زير را به چند شكل مي تواني بگويي |
|
روز بعد امين زودتر از هميشه، خندان و خوش حال به مدرسه آمد. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
2 – كلمه هايي را كه حرف «ضب ض – ظ » دارند. انتظارش – نظرش – اعتراض – حفظ – نظم |
|
3 – در كدام بخش درس، صفات يك نماينده ي شايسته آمده است ؟ در بخش سوم درس |
|
|
|
درس چهارم بچه هاي كانون |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – بچه ها در قسمت هاي مختلف كانون چه كارهايي انجام مي دادند؟ سفالگري ، آموزش نقاشي ، درست كردن روزنامه ديواري |
|
3 – درست ، نادرست |
|
1 . كتاب دار كانون، بخش هاي مختلف كانون را به مريم و مادرش نشان داد. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
كتاب فروش -> كتاب -> كتاب خوان -> كتاب فروش -> كتابدار -> كتابخانه |
|
حالا بگو : |
|
كارخانه -> خانه -> خانه دار -> صاحب خانه -> داروخانه -> پستخانه |
|
نكته : |
|
«ديروز در جنگل چند تا پسر بچه ديدم كه با يك چوب بلند، لانه ي يك سينه سرخ را روي يك درخت خراب كردند و يكي از تخم هاي سينه سرخ شكست. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
2 – پنج كلمه از درس كه كلمه هاي مخالف داشته باشند. |
|
دارد -> ندارد |
|
|
|
فصل دوم : بهداشت |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – در نوشته دوم و سوم چه فرقي بين هواي كوهستان و هواي شهر ديده مي شود؟ هواي كوهستان پاكيزه و لطيف است و هواي شهر بدليل دود خودروها و كارخانه ها، آلوده و كثيف است |
|
3 – چرا پاكيزگي كره زمين اهميت دارد؟ زيرا ما فقط يك كره زمين داريم و در آن زندگي مي كنيم پس بايد پاكيزه نگهداريم |
|
درست ،نادرست |
|
1 – دانش آموزان براي گردش علمي به جنگل رفته بودند. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
با كمي دقت مي بينيم كه كلمه ي آموز در همه كلمات مشترك است. حالا بگو : |
|
نكته : در درس خوانديم : |
|
هفته گذشته دانش آموزان به دامنه ي كوه رفته بودند. حالا بگو : |
|
بگرد و پيدا كن: |
|
دانش آموزان،آموزگار، اطراف، كنند، مي بينند، يادداشت، بنويسند، آماده، خواندن، تمام، انسان، دارد، خيابان، مردم، ببينيد،ادامه، خودروها، كارخانه، نمي كردند، يادمان، نگه داشتن. |
|
2 – در كدام قسمت نوشته به پونه هاي وحشي اشاره شده است؟ در بخش دوم |
|
3- نشانه هاي (: !) در كدام جمله هاي درس بكار رفته است؟ |
|
آموزگارگفت : علي خواند : |
|
|
|
درس ششم : حرف هاي يك نقاشي |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – چه كارهايي باعث خوش حالي درختان مي شود؟ آشغال ها را داخل كيسه هاي زباله ريخته شود. بچه ها به لانه ي مورچه ها و كندوي زنبور عسل كاري نداشته باشند. كسي كناره آتش روشن نكند و روي تنه درختان يادگاري ننويسند. و پدرها و مادرها خودروها و سيگار هواي جنگل را آلوده نكنند. |
|
درست ، نادرست |
|
1- وقتي رضا نقاشي مي كشيد پائيز بودند. |
|
واژ آموزي : |
|
جنگلبان يعني كسي كه از جنگل نگهداري مي كند. |
|
حالا بگو : |
|
مرزبان يعني كسي كه از مرزها دفاع مي كند. |
|
نكته : |
|
در اين جملات هر جا كه لازم است، را اضافه كن و جمله را بخوان : |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
2 – از كدام جمله درس مي فهميم كه مورچه از زندگي در جنگل ناراحت بود؟ مورچه گفت :من و دوستانم مي خواهيم از اين جنگل برويم. |
|
|
|
فصل سوم : اخلاق فردي و اجتماعي |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – آرزوي حلزون با آرزوي خرگوش چه فرقي داشت؟ خرگوش ، دلم مي خواست كه از بلنديها بالا برود و همه چيز را تماشا كند اما حلزون دلش مي خواست سريع و تند بدود و خود را به همه جا برساند. |
|
3 – خود را دست كم نگيريم يعني چه ؟ يعني توانائيهاي خود را بشناسيم و از آنها استفاده كرده و پيشرفت كنيم |
|
درست ،نادرست |
|
1 – خرگوش مغرور بود. درست |
|
واژه آموزي : |
|
تابيدن، تابش، تابناك، تابان، مهتاب، تابيده، شب تاب رفتن ، روش ، رفتار، رفتني ، آمد و رفت |
|
حالا بگو : |
|
ديدن : ببين ، ديدار ، بينش ، بين ، بينا، ديدني |
|
نكته : |
|
آفتاب تابيده بود. آفتاب قشنگ پائيزي تابيده بود. |
|
حالا سعي كن به هر يك از واژه هاي مشخص شده، يك يا دو كلمه ي ديگر اضافه كني. |
|
خرگوش مي خواست دوستي داشته باشد. حلزون با ديدن خرگوش گفت : «مي آيي با هم بازي كنيم ؟» خرگوش گفت : «البته من هم مي خواستم با يك نفر بازي كنم» حلزون به درخت نگاه كرد. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
از – سبزه ها – بازي – حلزون – زرنگي - زد – زيبا – چيز- گذشت – ظريف |
|
2 – جمله هايي را كه نشانه ي «؟» و «!» دارند. |
|
كاش دوستي داشتم كه با او بازي مي كردم ! |
|
|
|
درس هشتم : فداكاران |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – ريزعلي خواجوي چه كرد؟ در غروب يك روز سرد پائيزي، وقتي به خانه بر مي گشت متوجه شد كه در اثر ريزش كوه راه آهن مسدود شده است. در اين هنگام قطار مي آمد و صداي سكوت آن در كوه مي پيچيد. ريزعلي پيراهنش را به چوب دستي خود آويخت . نفت فانوس خود را بر آن ريخت و آتش زد. راننده ي قطار با ديدن آتش، ايستاد و جان مسافران قطار از مرگ حتمي نجات يافت. |
|
3 – چرا معلم فداكار خود را به خطر انداخت ؟ تا بتواند دانش آموزان را از خطر آتش سوزي نجات دهد |
|
4– به چه كارهايي فداكاري مي گويند؟ به كارهايي كه كمك مي كند تا ديگران از خطر محفوظ بمانند و يا مرز و بوم يك كشوراز دست دشمنان حفظ گردد، فداكاري گفته مي شود. كارهايي كه همراه با شجاعت ، ايثار و از خودگذشتن باشد. |
|
درست و نادرست |
|
1 – انسان هاي فداكار فقط درشهر زندگي مي كنند. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
وقتي مي گوئيم فداكاري، كلمه هاي ديگري مانند شجاعت، از خود گذشتن و جانبازي به يادمان مي آيد. |
|
حالا شما بگوئيد با ديدن كلمه هاي زير چه چيزهايي به يادتان مي آيد؟ |
|
راه آهن : قطار، ريل، سوزن بان، ايستگاه ، راننده قطار |
|
نكته : |
|
به جمله ي زير توجه كن : |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
– كلمه هايي را كه تشديد دارند. محمّد – متوجّه – معلّم |
|
3 – همه ي جمله هاي را كه درآن ها كلمه ي «فداكاري» آمده است. به عهده دانش آموز |
|
|
|
درس نهم : فكر روشن |
|
گوش كن و بگو : |
|
– راه حل جالب او براي جراحي مادرش چه بود؟ او هر چه شمع داشت پيدا كرد و بعد به سراغ آيينه بزرگ خانه رفت و كشان كشان آينه را به اتاق پيش مادر آورد و با كمك پزشك آينه را روي ميز گذاشت و آنها را روشن كرد و اتاق غرق در روشنايي شد. |
|
3 – اگر به جاي توماس اديسون بودي، چه مي كردي؟ به عهده دانش آموز |
|
درست ، نادرست |
|
1- آن شب،وقتي توماس به خانه برگشت، چراغ هاي برق خاموش بود. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
دانشمند يعني : كسي كه دانش دارد. |
|
حالا بگو : |
|
وارد خانه كه مي شوم، به مادرم سلام مي كردم. |
|
بگرد و پيدا كن: |
|
2 – آخرين حرفي كه پزشك به اديسون گفت : آفرين پسرم، تو خيلي باهوشي. |
|
|
|
درس دهم : اتوبوس |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – علي از اين كه جاي خود را به پيرمرد نداده بود چه احساسي داشت ؟ او با خودش فكر مي كرد كه چرا زودتر بلند نشده تا او جايش بنشيند |
|
3 – اسم كاري كه امير انجام داده بود چيست؟ احترام به بزرگترها مخصوصاً پيرها |
|
درست ، نادرست |
|
1 – گاهي كوچكترها كارهايي مي كنند كه بزرگترها بايد از آن درس بگيرند. درست |
|
واژه آموزي : |
|
ما جشن دهه ي فجر را برگزار مي كنيم. |
|
نكته : |
|
باران ــــــ نم نم مي باريد. |
|
همانطور كه مي بيني، هر جمله را مي توانيم به دو قسمت تقسيم كنيم. حالا جمله هاي زير را به همان شكل تقسيم كن. |
|
علي دو بليت اتوبوس از كيف خود درآورد. علي -> دو بليت اتوبوس از كيف خود درآورد. اتوبوس حركت كرد. -> اتوبوس -> حركت كرد. بچه ها از راه رسيدند. بچه ها -> از راه رسيدند. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
|
|
فصل چهارم : دانش و دانشمندان |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – چرا امروز مسافرت سريع آسان شده است؟ زيرا انسانها توانسته اند با پيشرفت هاي علمي، كشتي هاي گوناگون، غول پيكر و قطارهاي باربري و ساير وسايل نقليه را بسازند و انسانها مي توانند درزمين، هوا و دريا از وسايلي استفاده كنند كه با آرامش، قدرت و سرعت زياد آنها را جابه جا كند. |
|
3 – چه فرقي بين وسايل مسافرت قديم و جديد وجود دارد؟با وجود وسايل سفر در قديم، امكان مسافرت و نقل و انتقال راحت و بي خطر به نقاط مختلف وجود نداشت و سفر مدتهاي زيادي طول مي كشيد. اما با وسايل جديد همه سفرها با اطمينان و آرامش خيال و با سرعت زياد صورت مي گيرد |
|
درست و نادرست: |
|
1 – به راننده هواپيما و قطار خلبان مي گويند . نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
وقتي مي گوئيم قطار به ياد واگن، ايستگاه، لوكوموتيو و دريل مي افتيم. |
|
نكته : |
|
در پايان هر جمله ، يك كلمه با خط مشخص شده است. به اين كلمه فعل مي گويند. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
روزي – سرسبز – از – پرواز – آرزوي – ديرباز – روزگاري – روز – امروزه – زمين – زياد – فرزندتان - منظره ي دلپذير – لذت بخش – فضاي – فضا نوردان |
|
2 – جمله هايي را كه در آن ها نام وسايل سفر هست. |
|
اگر روزي سوار هواپيما شويد و كنار پنجره هواپيما بنشينيد. |
|
|
|
درس دوازدهم ، سلام آقاي بل |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – از شماره تلفن 118 چه استفاده اي مي كنيم؟ براي پيدا كردن شماره تلفن يا آدرس يك مكان خاص از اين شماره استفاده مي كنيم. |
|
3 – چرا نبايد با تلفن زياد صحبت كنيم؟ زيرا شايد كسي پشت خط باشد و كار لازمي داشته باشد. |
|
درست ، نادرست |
|
1- ما بايد در حفظ و نگهداري اموال عمومي مانند تلفن و اتوبوس بكوشيم. درست |
|
واژه آموزي : |
|
براي شمارش هر چيز، كلمه مخصوص آن را بكار مي بريم. مثلاً وقتي مي گوئيم سه دستگاه تلفن، يعني سه عدد تلفن وقتي مي گوئيم چهار تخته فرش يعني چهار عدد فرش. |
|
نكته : |
|
داشتم مي گفتم. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
2 – كلمه اي را كه در آخر هر بند آمده است. مي كنيم، مي زنيم، بپرسيم، كسي است، مي كنند، بگوئيد، اختراع كرده ايد. تلف شود. از او بپرسيم. صحبت كنيم. داشته باشد. دفترهايشان بنويسند. |
|
3 – جمله هايي را كه سؤالي هستند. چه كسي مي داند كه از تلفن چه استفاده هايي مي كنيم؟ |
|
|
|
فصل پنجم :مسائل ديني |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – آيا همه خاطرات شيرين در بهار اتفاق مي افتد؟ خير در تمام طول سال مي تواند اتفاقات و خاطرات شيرين رخ دهد |
|
درست و نادرست |
|
1 – همه خاطرات شيرين هستند. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
اطلاع -> اطلاعات |
|
نكته : |
|
هدي كوچولو با وجود اينكه از همه شما كوچكتر است اما زيباترين گل را دارد كه گل راست گويي است. |
|
حالا مانند نمونه ها بگو : |
|
كوچك ــــ كوچك تر ــــ كوچك ترين |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
|
|
درس چهاردهم : امام و پروانه ها |
|
1 – به نظر حضرت علي (ع) بهترين مردم روي زمين چه كساني هستند؟ فرزندان شهدا، فرزنداني كه در راه خدا و براي آشتياني از رسول شهيد شدند |
|
2 – چرا در اين درس گفته شده است كه بچه ها مثل پروانه ها در سايه نخل ها بدنبال هم مي دويدند؟ چون مانند پروانه ها، سبكبال و خوشحال به جست و خير و بازي مي پرداختند |
|
3 – اطراف كوزه هاي عسل غلغله شده بود، يعني چه ؟ يعني پر شده بود از بچه هايي كه دور كوزه هاي عسل جمع شده بودند تا از دست اميرالمؤمنين عسل بخورند |
|
درست و نادرست |
|
1 – حضرت علي (ع) امام اول شيعيان است. درست |
|
واژه آموزي : |
|
نخلستان يعني جايي كه درخت نخل دارد، گلستان يعني جايي كه گل دارد. |
|
نكته : |
|
قد علي بلند است. |
|
در جاهاي خالي يكي از سه كلمه را بنويس : زيبا – زيباتر – زيباترين |
|
لبخند صورت ها را زيباتر مي كند. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
بچه ها – نخل ها – باربرها - كوزه ها – صورت شان – عسل ها – آن ها – چشمان |
|
2 – كلمه هاي تازه اي كه در هر بند آمده است. نخلستان – پروانه ها – سختي – بقيه – سكوت – حضرت – كوزه هاي – بيت المال – سهم – طولاني – منتظر – اميرالمؤمنين – تيز- گذاشت – صورت شان – غلغله – باربرها – محبت – پيشاني |
|
|
|
درس پانزدهم : روز زيباي زندگي |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – چرا مادر نيكو را به كنار گهواره برد؟ به او يادآوري كند كه نيكو نيز روزي مثل سپهر كودك كوچكي بوده است، مثل فرشته ها پاك و زيبا . اما نيكو حالا نُه سال داشت. و مي توانست خيلي كارها را انجام دهد. پس مادر به او گفت كه سپهر هم روزي بزرگ مي شود و براي او جسن تكليف مي گيرند. |
|
3 – وقتي به سن تكليف مي رسيم، غير از نمازخواندن ، چه كارهاي خوب ديگري انجام مي دهيم ؟ به ياد مي آوريم كه در زندگي وظايفي داريم و هر چه بزرگتر بشويم اين وظايف نيز مهمتر و سنگين تر مي شود. |
|
درست و نادرست |
|
1 – نيكو خواب مي ديد كه ستاره ها پشت سر ماه نماز مي خواندند. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
پيراهنم يعني : پيراهن من |
|
حالا تو بگو : مدرسه ام يعني مدرسه من |
|
مدرسه مان يعني : مدرسه ما |
|
نكته : |
|
آيا معني جمله ها را مي داني ؟ وقتي كسي كار خوبي را شروع كند معلوم است كه پايان خوبي هم دارد. در اين وقت مي گويند سالي كه نكوست از بهارش پيداست . وقتي دو يا چند نفر بدون هماهنگي و يا هم فكري هم كاري را انجام مي دهند آن كار خوب انجام نمي شود. در اين موقع مي گويند آشپز كه دو تا شد، آش يا شور مي شود يا بي نمك، به اين جمله ها ضرب المثل مي گويند. |
|
بگرد و پيدا كن : 1 – كلمه هاي تازه اي كه در درس خوانده اي . |
|
ستاره ها ، نور زيبايي ، هم كلاسي هايش، فرشته ها، تكليف ، آغوش، عجيبي ، گهواره، تولد، شبيه ، مسافريم ، وظايفي، عهده ، لب هايش |
|
2 – جمله هايي را كه علامت (!) دارند. نيكو گفت ، نمي دانم ! |
|
3 – قسمتي از درس را كه درباره ي سفر به سمت خداست. |
|
مادر گفت : ميداني زندگي مثل يك سفر است. همه ما مسافرين بايد به سمت خوبي ها و پاكي ها سفر كنيم كي از كارهاي خوب نماز خواندن است. همه ي ما وقتي به سن تكليف مي رسيم سفر خود را شروع مي كنيم. تو هر روز پنج بار نماز خواني و پنج بار به خاطر مي آوري كه در حال سفر به سوي خدا هستي. به ياد مي آوري در زندگي وظايفي داري. تو بزرگ شده اي و بزرگ تر هم مي شوي. باز هم وظايف تازه اي در زندگي به عهده مي گيري. |
|
|
|
فصل ششم درس شانزدهم: اي ايران ، از وطن من |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – مردم ايران چگونه مردمي هستند؟ خوب و آزاده، سخت كوش و مهربان |
|
3 – كدام شاعران و نويسندگان بزرگ در ايران پرورش يافته اند؟ فردوسي ، سعدي، حافظ، مولوي |
|
4 – چرا بايد وطن خود را دوست داشته باشيم ؟ زيرا وطن جايي است كه در آن متولد شده و رشد كرده و تربيت يافته ايم. وطن ما سرمايه ما است و تنها در صورت دوست داشتن آن مي توانيم از دست دشمنان حفظ كنيم. |
|
درست ، نادرست |
|
1 – در همه جاي ايران كوه وجود دارد؟ نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
بعضي از كلمات مي توانند چند معني داشته باشند. مانند كلمه دل در مثال هاي زير : |
|
حالا بگو : |
|
دلم مي خواهد يعني ميل دارم، دوست دارم |
|
نكته : |
|
وقتي مي گوئيم زبان كودكان يعني : حرف زدن مخصوص كودك |
|
بگرد و پيدا كن: |
|
2 – نام جاهاي سياحتي و زيارتي كه در درس مي بيني . گنبد طلايي امام هشتم در مشهد، چهل ستون در اصفهان، تخت جمشيد در شيراز، جنگل هاي سبز شمال، آب هاي نيلگون خليج فارس ، كوه هاي بلند دماوند و الوند. |
|
|
|
فصل هفتم ، طبيعت درس هجدم : كوه نوردي |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – براي كوهنوردي به چه وسايلي نياز داريم ؟ كفش مخصوص كوه ، لباس گرم، مقداري طناب، جعبه ي كمك هاي اوليه ، تبر، يخ شكن، كپسول اكسيژن، نقشه ، راه نما، آب ، غذا، چادرهاي سبك |
|
3 – چرا دركوه نوردان تعاون و همكاري لازم است؟ در غير اين صورت ممكن است خطرات زيادي اتفاق بيفتد و هر كس بدون هماهنگي و همكاري با ديگران كارهاي غيرضروري و يا حتي خطرناك انجام دهد. پس بايد همه با هم همكاري داشته باشند تا كسي در راه نماند و دچار صدمه نشود. |
|
درست و نادرست |
|
1 – براي رسيدن به كوه از تپه ها مي گذريم. درست |
|
واژه آموزي : |
|
گلزار يعني : جايي كه گل هاي فراوان دارد. |
|
حالا تو هم چند نمونه ديگر بگو : |
|
علفزاريعني جايي كه علف فراوان دارد. |
|
نكته : |
|
يادداشت برداري : يعني نوشتن چيزهايي كه مي شنويم يا مي بينيم و يا مي خوانيم. وقتي به مسافرت يا گردش علمي مي رويد، خوب است دفتر يادداشت همراه داشته باشيد و ديده ها، شنيده ها يا چيزهايي را كه به فكرتان رسيده است در آن يادداشت كنيد. شما با منظم كردن اين يادداشت ها مي توانيد نوشته، گزارش يا خاطرات خود را بنويسيد. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
2 – كلمه هايي را كه براي اولين بار در درس خوانده اي . قول – اصلاً – طناب – تبر – اكسيژن – راه نما – تپه ها – معمولاً – بالاي قله – زيبايي منظره – لذت – تعاون – درياچه اي |
|
3 – پنج كلمه كه بيش از يك جزء دارند مانند يخ شكن ، زيباتر ، كشتزار |
|
كوه نوردي ، راه نما، لذت بخش، دور دست ها، هم كاري |
|
|
|
درس نوزدهم :اگر جنگل نباشد |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – از جنگل چه استفاده هايي مي كنيم؟ براي پاكيزگي هوا، براي گردش و توزيع و استراحت. براي ساختن ميز و صندلي و تخت خواب و كمد، اگر جنگل نباشد، خاك با باران شسته مي شود و از بين مي رود. بادهاي تندي كه مي وزند ممكن است همه چيز را ويران كند. |
|
درست و نادرست |
|
1 – جنگل ها نمي گذارند خاك به وسيله باران شسته شود. درست |
|
واژه آموزي : |
|
مي گوئيم يكي بود يكي نبود غير از خدا هيشكي نبود. |
|
حالا بگو : |
|
مي گوئيم : اونا دارن كتاب مي خونن. |
|
نكته : |
|
وقتي مي گوئيم زرّين يعني چيزي كه از جنس يا رنگ زرد (طلا) باشد. |
|
حالا بگو : |
|
بلورين يعني ظرفي كه از جنس بلور باشد. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
2 – كلمه هاي تازه اي كه در درس آمده است. مانع ، انبوه، وسيع، غرش، زوزه ي، سكوت، كيلومتر، بازيگوش، مشغول، گرگون ها ، تفريح ، قايق، مواظبت |
|
3 – كلمه هاي تشديد دياري كه به درس مي بيني خرگوش، مواد سمي . |
|
|
|
فصل هشتم ، هنر و ادبيات درس بيستم : خاركن و حاتم طايي |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – چرا حاتم طايي، پيرمرد خاركن را از خودش جوان مردتر مي دانست؟ زيرا پيرمرد خاركن عقيده داشت كه هر كس بايد خودش كار كند و از دسترنج عمل و زحمت خودش روزي بدست آورد و او برسر سفرحاتم نيز حاضر شد. |
|
3 – در كتاب گلستان و بوستان چه چيزهايي هست؟ خاطرات، حكايت ها و اشعار سعدي در اين دو كتاب جمع آوري شده است |
|
درست ، نادرست |
|
1 – مرد خاركن دعوت حاتم را پذيرفت. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
حكايت ها : داستان هاي كوتاه يا بلندي هستند كه از خواندن يا نوشتن يا شنيدن آنها لذت مي بريم و چيزهاي تازه اي ياد مي گيريم. حاتم طايي و خاركن هم يك حكايت است. و اما حتماً در روان خواني سال گذشته و امسال داستان هايي را خوانده ايد كه موجودات عجيب و غريب مانند ديو و اژدها در آنها باشد به اين دوستان ها افسانه مي گويند. |
|
نكته : |
|
معني كتاب ها مانند شاهنامه فردوسي و بوستان سعدي فقط شعر هستند. بعضي كتاب هم به صورت نثر هستند.نثر نوشته اي است كه به صورت شعر نباشد. اما كتاب هايي هست كه در آن نظم و نثر با هم آمده است. مانند گلستان سعدي. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
– كلمه هايي را كه در پايان آنها «ان» جمع آمده است. ايرانيان |
|
|
|
درس بيست و دوم : مداد رنگي ها |
|
گوش كن و بگو : |
|
2 – چرا كسي كه نقاشي مي كشد تنها نيست؟ زيرا دوستاني مانند مداد رنگي هاي رنگارنگ و زيبا را در كنار خود دارد و كسي كه نقاشي مي كشد مي تواند به اين وسيله حرف هايش را به ديگران بزند. |
|
درست ، نادرست |
|
1 – بهزاد براي بازي كردن به حياط رفته بود كه سرما خورد. نادرست |
|
واژه آموزي : |
|
او خيلي افسوس خورد. |
|
آيا خورد در همه جمله ها به يك معني است ؟ آيا براي خوردن معناي ديگري مي داني ؟ خير |
|
به نظر شما افسوس خوردن چه نوع خوردني است؟ يعني احساس حسرت و پشيماني كردن |
|
نكته : |
|
گاهي در داستان ها و شعرها چيزهاي بي جان مثل انسان ها گفت و گو مي كنند. مانند مدادرنگي هاي بهزاد كه با يكديگر گفتگو كردند. |
|
بگرد و پيدا كن : |
|
2 – جمله هايي را كه مداد رنگي ها از بهزاد حمايت مي كنند. |
|
1- زرد گفت : بهزاد كه تقصيري نداشت. آن قدر شوق و ذوق داشت كه اصلاً فكر نمي كرد وقتي در حياط نقاشي مي كشد ممكن است سرما بخورد. |
|
پایان
تهیه وگردآورنده:علی حسین صیامی کلیبر سرگروه پایه ی سوم
|